English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7788 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
message retrieval U استخراج پیام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
challenge and reply U ذکر گوینده و گیرنده پیام اعلام دادن و گرفتن پیام
piggybacking U استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
InBox U پیام فکس و پیام ارسالی روی انیترنت است
quoting U خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
authentication U استفاده از کدهای خاص برای بیان کردن به فرستنده پیام که پیام درست و قابل تشخیص است
prompted U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt U پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
receipt notification U خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
radiograms U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
radiogram U پیام رادیو تلگرافی پیام رادیویی
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
anagram U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
anagrams U استفاده از ترکیب رمزها برای کشف پیام کشف پیام بااستفاده از رمزهای مرکب
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
ends U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
end U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
ended U کد جداکننده آخرین حرف پیام از اولین حرف پیام دیگر
MTA U نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
service message U پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
wilco U پیام را اجرامی کنم پیام رسید اجرا می کنم
acknowledging U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledges U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
acknowledge U 1-اعلام کردن به فرستده که پیام دریافت شده است 2-ارسال سیگنال از گیرنده تا بگوید پیام ارسالی به درستی دریافت شده است
exploitation U استخراج
working U استخراج
extraction U استخراج
workings U استخراج
excerption U استخراج
production U استخراج
eduction U استخراج
decipherment U استخراج
copper extraction U استخراج مس
productions U استخراج
extraction of copper U استخراج مس
mibeable U قابل استخراج
decipherable U قابل استخراج
counting votes U استخراج اراء
mibeable U استخراج شدنی
gold mining U استخراج طلا
extractable U استخراج شدنی
draw out U استخراج کردن
extracting U استخراج کردن
feature extraction U استخراج خصیصه
extraction thimble U انگشتانه استخراج
extraction point U محل استخراج
educt U استخراج یا استنباط
extraction of bitumen U استخراج قیر
extractible U قابل استخراج
extract copper U مس استخراج شده
minable U استخراج شدنی
acid extraction U استخراج اسیدی
extract U استخراج کردن
extracts U استخراج کردن
extracted U استخراج کردن
winning U استخراج معدن
winnings U استخراج معدن
derivation U استنساخ استخراج
extractors U استخراج کننده
extractor U استخراج کننده
mining U استخراج معدن
exploitation U انتفاع استخراج
exploiter U استخراج کننده
exploiters U استخراج کننده
derivations U استنساخ استخراج
pans U استخراج کردن
pan- U استخراج کردن
pan U استخراج کردن
minable U قابل استخراج
workable U قابل استخراج
exploitable U قابل استخراج
indecipherable U غیرقابل استخراج
production of oil U استخراج نفت
separatory funnel U قیف استخراج
under ground mining U استخراج زیرزمینی
silver extraction U استخراج نقره
stope U استخراج کردن
under ground working U استخراج زیرزمینی
educible U قابل استخراج یا استنباط
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
mines U استخراج کردن یاشدن
salter U استخراج کننده نمک
pull out quote U عبارت استخراج شده
extraction solvent U حلال استخراج کننده
metallurgy U استخراج و ذوب فلزات
grub U از کتاب استخراج کردن
grubbed U از کتاب استخراج کردن
educe U گرفتن استخراج کردن
grubs U از کتاب استخراج کردن
extracts U بیرون کشیدن استخراج
Open-pit mining U استخراج معدن روباز
opencast mining [British E] U استخراج معدن روباز
strip mining [American E] U استخراج معدن روباز
extracted U بیرون کشیدن استخراج
surface mining استخراج معدن روباز
extract U بیرون کشیدن استخراج
mined U استخراج کردن یاشدن
mine U استخراج کردن یاشدن
saltworks U محل استخراج نمک
illatively U بطریق استنتاج یا استخراج
quarry U استخراج کردن معدن
quarries U استخراج کردن معدن
quarrying U استخراج کردن معدن
extracting U بیرون کشیدن استخراج
extracting U بیرون کشیدن استخراج کردن
acetum U استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
metallurgical U وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
extracts U بیرون کشیدن استخراج کردن
saltern U کارخانه یا معدن استخراج نمک
extracted U بیرون کشیدن استخراج کردن
metallurgy U فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
extract U بیرون کشیدن استخراج کردن
pyrometallurgy U استخراج فلزات در اثر حرارت
surface digging U استخراج معادن در سطح زمین
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
hydrometallurgy U استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
metallurgic U وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
copper smelting U استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
stope U حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
quarry sap U مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
blasting machine U دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
message U پیام
messages U پیام
i signal U پیام ای
mssg U پیام
signalled U پیام
signal U پیام
signaled U پیام
radiotelegram U پیام تلگرافی
monochrome signal U پیام تکرنگ
endings U خاتمه پیام
heliogram U پیام افتابی
procedure message U پیام معمولی
general message U پیام عمومی
fox message U پیام دوباره
q signal U پیام کیو
ending U خاتمه پیام
procedure message U پیام عادی
meteorological message U پیام هواسنجی
message switching U پیام گزینی
message source U منشاء پیام
message source U منبع پیام
message retrieval U بازیابی پیام
plain text U پیام کشف
message queuing U صف بندی پیام
message feedback U بازخورد پیام
message center U مرکز پیام
message book U دفتر پیام
intelligence signal U پیام خبری
flash message U پیام انی
plaindress U پیام کشف
immediate message U پیام فوری
message heading U عنوان پیام
error message U پیام خطانما
end of message U انتهای پیام
to send a message U پیام فرستادن
telephone message U پیام تلفنی
drafter U نویسنده پیام
diagnostic massage U پیام تشخیصی
signal tracing U ردگیری پیام
basegram U پیام از ساحل
blanking signal U پیام خاموشی
cryptogram U پیام پنهانی
brightness signal U پیام روشنایی
burst pedestal U پایه پیام
color burst pedestal U پایه پیام
clear text U پیام کشف
start of message U اغاز پیام
code message U پیام رمز
communicator U پیام دهنده
drafter U منشی پیام
signal generator U پیام ساز
video signal U پیام ویدئو
end of massage U انتهای پیام
ems dispatch U پیام امس
routine message U پیام عادی
signal center U مرکز پیام
dummy message U پیام دروغی
encode U کد کردن پیام
encodes U کد کردن پیام
beginning of message U شروع پیام
transmission U ارسال پیام
transmissions U ارسال پیام
dummy message U پیام فریبنده
wilco U پیام را فهمیدم
som U اغاز پیام
bodies U متن پیام
privacy U استقلال پیام
maydays U پیام اضطراری
mayday U پیام اضطراری
headings U سرلوحه پیام
heading U سرلوحه پیام
sender U فرستنده پیام
senders U فرستنده پیام
body U متن پیام
bury U کد کردن پیام
Recent search history Forum search
1addressed recipient
1I will take a loot tonight.
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1scrambling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com